انسانیت

انسانیت

انسانیت

انسانیت

درباره انسانیت میخواهم بنویسم
هر آنچه که نیاز می بینم

از مرگ نترسید
از این بترسید که وقتی زنده اید
چیزی درون شما بمیرد به نام
"انسانیت"

آخرین مطالب
پیوندها

۱۴ مطلب با موضوع «کارهای انسانی» ثبت شده است

دعا کنید ...

۰۳
اسفند
  • رضا انسان

سخاوت

۰۳
اسفند

سخاوت در لغت از ماده­ی "سَخو" به معنی جود و بخشش بوده و "سَخی" به معنی بخشنده است؛[1] بنابراین "سخاوت" در مقابل بخل بوده که در اصطلاح دینی به ملکه­ی بذل مال به مستحق، بدون درخواست سائل، به میزان شایسته، گفته می­شود.‏[2]

انفاق از ریشه­ی "نفق" در لغت به معنی گذشتن، از بین رفتن و تمام شدن یک چیز است؛[3] در اصطلاح قرآنی "انفاق" به معنی بیرون کردن مال از ملک و قرار دادن آن در ملک دیگرى است که از طریق صدقه و بخشش مال‏ خویش در راه جهاد، دین و هر آنچه خدا بدان فرمان داده، انجام می­گیرد.[4]

 

سخاوت و انفاق از منظر قرآن


سخاوت یکی از ملکات نفسانی است[5] که خداوند در انسانها به ودیعه نهاده است؛ لذا به بخشش­هایی که از عواطف انسانی ناشی شده، اطلاق می­گردد؛ البته در قرآن ذکری از ماده­ی "سخاوت" نیامده؛ اما "انفاق" عنوانی است که خداوند آن را به موازات سخاوت به کار برده و در کاربردهای قرآنی فراوان به کار رفته و سفارش أکید شده است و فقط به بخشش­هایی اطلاق می­گردد که با قصد الهی صورت بپذیرد. قرآن از انفاق­هایی که توسط کفار با نیات غیر الهی صورت می­گیرد، این­گونه یاد می­کند:[6]

«مَثَلُ مایُنْفِقُونَ فی‏ هذِهِ الْحَیاةِ الدُّنْیا کَمَثَلِ ریحٍ فیها صِرٌّ أَصابَتْ حَرْثَ قَوْمٍ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَأَهْلَکَتْهُ وَ ما ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَ لکِنْ أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُون‏»[7]

«آنچه آنها در این زندگى پست دنیوى انفاق مى‏کنند، همانند باد سوزانى است که به زراعت قومى که بر خود ستم کرده (و در غیر محل و وقت مناسب، کشت نموده‏اند)، بوزد و آن را نابود سازد. خدا به آنها ستم نکرده؛ بلکه آنها

خودشان به خویشتن ستم مى‏کنند.»

 

همچنین تعابیری مانند "جود" و "عطا" نیز بر این دو واژه منطبق است؛ در مقابل این واژگان قرآن از "بخل"[8] و "قتر"[9] سخن به میان آورده و از آنها نهی نموده است؛ با توجه به این موارد به این نکته هدایت می­شویم که قرآن نسبت به سخاوت و انفاق نظر مثبت داشته و به آن سفارش نموده و از سویی انفاق­گران را مورد تشویق قرار داده است:


«وَ مَاتُنْفِقُوا مِنْ شَى‏ءٍ فَانَّ اللّهَ بِهِ عَلیم‏»[10]


«هرگز به (حقیقت) نیکوکارى نمى‏رسید، مگر اینکه از آنچه دوست مى‏دارید، (در راه خدا) انفاق کنید و آنچه انفاق مى‏کنید، خداوند از آن آگاه است‏»

 

خداوند برای تشویق کسانی که در راه خدا سخاوت به خرج داده­اند، متذکر شده که مالی را که در عین علاقه به آن، انفاق نمودند، به هدر نرفته و پاداشی بر آن تعیین شده است.[11]

 

آداب سخاوت و انفاق


  • رضا انسان

آشتی کردن

۰۳
مهر

با وجود اینکه ما یکدیگر را دوست داریم اما باز هم شرایطی پیش می‌آید که نمی‌توانیم جلوی دعوا و نزاع را بگیریم و با یکدیگر دعوا نکنیم حتی با افرادی که آنها را خیلی دوست داریم و برایمان خیلی عزیز هستند، و ناگزیر به دعوا روی می‌آوریم. بالاخره روزهایی پیش می‌آید که نه فقط با همسرمان بلکه با عزیزترین و یا بهترین دوست و یا همکار مان نزاعی می‌کنیم و همه این مسائل باعث می‌شود که شاید ما چند روز از این افراد دوری کنیم. دعواها و نزاع‌ها یک جنبه‌ی مهم دیگر هم دارد و آن این است که، این دعوا و نزاع‌ها، انسان را می‌سازد فقط به شرط این که از این دعواها درس یاد بگیریم و دوباره این اعمال را تکرار نکنیم و اگر دوباره با هم چین با مشکلی روبرو شدیم بدانیم چگونه بدون اینکه دعوایی داشته باشیم مسئله را با گفتگو حل کنیم!

 برای اولین مرحله این موضوع یعنی دعوا را از دو جنبه مورد بررسی قرار می‌دهیم:

مسلما اگر در زمان بحث، دعوا شدت و تندی زیادی نداشته باشد و به آرامی دعوا کنیم و صبر بیشتری به خرج دهیم. آشتی کردن و برقراری دوباره ارتباط راهی ساده‌تر خواهد بود. اما در جنبه‌ی دوم اگر دعوا شدت بیشتری داشته باشد و به یکدیگر ناسزا بگویم و یا در حین دعوای حتی یکدیگر را بزنیم، این رابطه را به سختی می‌توانیم برقرار کنیم و یا حتی زمانی که این رابطه برقرار شد، دیگر آن صمیمت سابق را ندارد و مثل چینی ترک خورده‌ای می‌باشد که با یک ضربه کوچک برای همیشه می‌شکند و فنا می‌شود... همیشه این موضوع را به هنگام دعوا بخاطر داشته باشید تا حدی جلو بروید که جایی برای بازگشت داشته باشید و به قول ما ایرانی‌ها همه‌ی پل‌های پشت سر خود را خراب نکنید که دیگر راهی برای بازگشت نداشته باشید.

اگر هر کسی نقش خود را به درستی انجام دهد و مسئول کارهایی که انجام می‌دهد باشد ، در اینصورت کشش انسان‌ها به یکدیگر بیشتر می‌شود و در وحله‌ی اول از دعوا باید جلوگیری کرد و هر کس نقش خود را ایفا کند تا تقصیر و اشتباه خود را به گردن دیگری نیندازیم، چون معمولا همه‌ی ما ،انسان‌ها از اینکه اشتباه خود را بپذیریم واهمه داریم و عادت کرده‌ایم که فرار کنیم و چه طور و چگونه باید فرار کرد؟ راهش را این گونه ارزیابی می‌کنیم که باید آن را به گردن دیگری بیاندازیم.

اولین گام برای آشتی کردن این است که بپذیریم همه‌ی انسان‌ها نظرات مختلفی نسبت به یکدیگر دارند و مسلما ما و شخصی که با او نزاع داشته‌ایم نیز دارای ایده‌ها و عقاید متفاوتی هستیم و اولین گام این است که این موضوع را بپذیریم و نظرات یکدیگر را حتی متفاوت قبول کنیم و برای صحبت‌های یکدیگر ارزش قائل شویم. و مهم تر‌از اینکه بعد از دعوا به دنبال انتقام جویی نباشیم وبه دنبال ایننباشیم که بعد از دعوا با صحبت‌های و یا رفتارمان دیگری را تحقیر کنیم و یا اینکه قصد آزار او را داشته باشیم به جای این کارها به تفاهم برسید و با یکدیگر سازش کنید. حالا چند دلیل را با هم بررسی می‌کنیم تا به جوابی برسیم تا بتوانیم از این ماجراها جلوگیری کنیم:

 

  • رضا انسان

آیا تا کنون فکر کرده اید که چه کاری اخلاقی است و چه کاری اخلاقی نیست؟ وقتی این عبارت را می شنوید که : «فلانی از اخلاق خوبی برخوردار است» و یا «فلان شخص، بداخلاق است»، چه مفهومی در ذهن شما نقش می بندد؟

اگر از شما بپرسند که «خوش اخلاقی چیست؟»چه پاسخی می دهید؟ حتما خواهید گفت کسی که همواره لبخند می زند و چهره عبوس و گرفته ندارد و از روابط عمومی خوبی برخوردار است ، فرد خوش اخلاقی است. ولی همه سخن در این است که شاید این فرد برای دستیابی به منافع خودش چنین برخوردی دارد؟ اگر چنین است ، در واقع ، او شما را گول می زند و می خواهد از زودباوری شما سوء استفاده کند. در این صورت ، آدم متقبّلی است. پس چگونه می توان او را فردی «خوب» و «اخلاقی» دانست؟

احتمالاً وقتی برای خرید به بازار رفته اید، با فروشندگانی برخورد کرده اید که با لبخند و خوش رویی ، مشتریان را تحت تأثیر قرار داده و توانسته اند جنس خودشان را بفروشند. آیا در ذهنتان این پرسش نقش نبسته است که فروشنده ، لبخند و خوش رویی را ابزاری برای فروش کالا و جذب مشتری قرار داده است؟ اگر چنین است ، چگونه می توانیم بین یک خوش اخلاق واقعی و خوش اخلاقی که از این ویژگی به عنوان ابزار استفاده می کند ، فرق بگذاریم؟ آیا نتیجه چنین تردید و دودلی در برخورد با افراد خوش اخلاق ، نوعی بدگمانی در ما ایجاد نمی کند؟ پس از این ، به چه کسی اطمینان خواهیم داشت؟ و اگر بدگمانی و عدم اطمینان وجودمان را پر کند ، چگونه می توانیم در جامعه خودمان زندگی کنیم؟

معیار خوب و بد

  • رضا انسان

انسان ها به همان اندازه که نیازمند دوستان و راه ها و ملاک هایی برای شناخت دوست هستند، به همان اندازه نیز نیازمند راه های شناسایی دشمن و ملاک هایی برای شناخت آنان می باشند، زیرا چنان که قرآن بیان می دارد شناسایی دشمنان و آماده سازی برای مقابله با آنان امری بسیار ضروری ولازم است؛ در ضمن هدایت و مصونیت از انحراف در زندگی و دست یابی به کمالات و خوشبختی دنیوی و اخروی نقش و جایگاه مهم و اساسی دارد.

داشتن ملاک ها و معیارهایی برای شناسایی دشمن از دوست از آن جا لازم است که بسیاری از دشمنان برای دست یابی به اهداف خود رفتاری را در پیش می گیرند که امکان شناسایی شان را بسیار کم و محدود می سازد.

نویسنده باتوجه به اهمیت مسئله دشمن شناسی در همه امور و ابعاد زندگی با مراجعه به آموزه های قرآنی تلاش کرده تا مهم ترین و اساسی ترین ملاک ها و معیارهای شناسایی دشمن را معرفی کند. با هم مطلب را از نظر می گذرانیم.

● تحلیلی از دشمن و دشمنی

دشمنی در مقابل دوستی و محبت قرار دارد و در اصل به معنای بیزاری، نفرت، عداوت، کراهت و خصومت است (فرهنگ فارس، ج۲، ص ۱۵۳۸)

البته از همین واژگان که برای تعریف و شناسایی مفهوم دشمنی استفاده شده، می توان نوعی تفاوت و مراتب دشمنی را نیز به دست آورد؛ زیرا کراهت و نفرت، درجه و مرتبه ای از دشمنی را بیان می دارد ولی عداوت و یا خصومت مرتبه ای بالاتر را به نمایش می گذارد. به عنوان نمونه خصومت به آن دشمنی گفته می شود که دشمن با همه شدت تلاش می کند تا به جنگ و تنازع با دیگری بپردازد در حالی که به بطلان خود و حقانیت دیگری آگاه است. از این رو، خصم، کسی است که با آشکار بودن حق در نزد او به جنگ دیگری می رود.

رفتارهایی که یک دشمن انجام می دهد در سطوح مختلف و گوناگونی است و درجه آن از نظر دشمنی متفاوت می باشد. آزار و اذیت رسانی در صورت سلطه بر دیگری (ممتحنه، آیه۲) تحقیر و توهین به مردم در هنگام سلطه و چیرگی (همان) (تعدی و تجاوز به حقوق آنان (مائده آیه ۲) جدال و درگیری کلامی (زخرف آیات ۵۷ و ۵۸) فریبکاری و نیرنگ (اعراف آیه ۲۲ و طه آیات ۱۱۷ تا ۱۲۱) مکر و حیله (یوسف آیه ۵) و جنگ ویرانگر (آل عمران آیه ۱۰۳) نمونه هایی از رفتار دشمنان است که در این آیات به آنها اشاره شده است.

خداوند در آیات ۴۳ و ۴۵ سوره نساء به این نکته توجه می دهد که انسان ها به علل و اسباب درونی و بیرونی ناتوان از شناخت دشمنان و دارای محدودیت آگاهی نسبت به آنان هستند. این مسئله موجب می شود که به سادگی نتوان همه دشمنان را شناخت؛ زیرا برخی از دشمنان از راه مکر و فریب و نیرنگ و از راه دوستی وارد می شوند که امکان شناسایی آنان را کاهش می دهد و موقعیت شخص را در خطر می افکند.

آیه ۸ سوره توبه تبیین می کند که برخی از دشمنان با پنهان کردن دشمنی و کینه خود نسبت به دیگری، موجب می شوند تا انسان از شناسایی دشمن باز ماند و در دام فریب و نیرنگ آنان قرار گیرد و نتواند دشمن و کینه های آتش افروزش را ببیند.

فریب و نیرنگ دشمنان و محدودیت آگاهی و شناخت نسبت به کسانی که مکنونات قلبی خود را پنهان می کنند و رفتاری دیگر نشان می دهند که به ظاهر دوستانه است، موجب می شود که مسئله دشمن شناسی و ملاک ها و معیارهای شناخت آنان، از اهمیت و ارزش بالایی برخوردار شود.

خداوند در آیاتی چند به این نکته توجه می دهد که محدودیت انسان ها از جمله محدودیت از آگاهی نسبت به قلب ها و دل های دیگران، موجب می شود تا نیازمند اموری دیگر شوند و بتواند به شناسایی دشمنان بپردازند. از این رو، لازم است که برای شناخت دشمنان به خداوندی که آفریدگار و پروردگار بشر است مراجعه شود؛ زیرا خداوند به همه خصوصیات و ویژگی های انسان، آگاه و داناست و می تواند ملاک ها و معیارهایی را ارائه دهد که انسان بتواند با آن دشمنان را بشناسد.

این جاست که ضرورت توجه به وحی برای شناسایی و شناخت دشمنان اهمیت می یابد (نساء آیه ۴۵ و انفال آیه ۶۰) زیرا خداوند در آیات قرآنی و وحیانی، روش هایی را برای شناخت دشمن ارایه کرده است (آل عمران آیه ۱۱۸ و نساء آیه ۴۵)

البته خداوند در نهاد آدمی عقلی را قرار داده که خود یکی از ابزارهای مهم شناسایی دوست از دشمن است. انسان ها با بهره گیری از این ابزار ارزشمند می توانند دشمنان خویش را شناسایی و با توطئه های آنان مقابله کنند (آل عمران آیه ۱۱۸) بنابراین به دلایلی چون نهان بودن کینه و نفرت دشمنان و حیله و فریبکاری آنان، لازم است که انسان با بهره گیری از خرد و اندیشه ورزی، به شناسایی دشمنان بپردازد و همواره بیداری و هوشیاری خود را حفظ کند. (توبه آیه ۸) زیرا دشمنان از جایی که انسان نمی داند و یا احتمال هجوم و یورش نمی دهد مورد تجاوز و حمله قرار می گیرد.

خداوند همواره تأکید می کند که شناخت دشمن عاملی مهم برای مصونیت یابی از توطئه های آنان (آل عمران آیه ۱۱۸) است و عدم بهره گیری از ابزارهای درونی چون تعقل و اندیشه، یا آموزه های وحیانی می تواند موجب سلطه و چیرگی دشمنان شده و آدمی را از مسیر حرکت به سوی کمال و خوشبختی باز دارد.

● معیارهای دشمن شناسی

  • رضا انسان

صداقت زمانی ایجاد می شود که هیچ گونه تضادی میان افکار، الفاظ و اعمال افراد وجود نداشته باشد. این خصیصه اخلاقی باید در ابتدا در درون خود فرد معنا پیدا کند و سپس در برابر دیگران در معرض ظهور گذارده شود.

یک فرد راستگو همواره به وجدان خود می گوید: "من با تو و با تمام انسان های دیگر با راستگویی برخورد می کنم." باید همیشه کارهایی را انجام دهید که برای رابطه شما مفید و مناسب باشد. اگر باطناً صادق باشید، دیگر هیچ جایی برای نیرنگ و ریاکاری - که موجب ایجاد اغتشاش در اذهان و افکار می شوند -  باقی نخواهد ماند. وجود صداقت به منزله خط سیر شما به سمت کمال به شمار می رود، چراکه ظاهر شما، آیینه ای از تمایلات درونی تان است.

اگر می خواهید صادق باشید، باید دقیقاً همانطور که فکر می کنید، صحبت کنید؛ و رفتارتان نیز دقیقا مطابق گفته هایتان باشد. اگر بتوانید یک چنین اتحاد و هماهنگی میان افکار، الفاظ و اعمال خود بوجود بیاورید، می توان شما را به عنوان نمونه کامل یک انسان شریف به دیگران معرفی کرد.

کسانی که اصل صداقت را رعایت نمی کنند، دور تا دور خود مرز می کشند و تمایلی به برقراری ارتباط متقابل با دیگران ندارند، این امر در حالی است که سایرین نیز هیچ گونه تمایلی به برقراری ارتباط با چنین افرادی ندارند.

ممکن است برخی از افراد با خود بگویند که: "من انسان صادقی هستم، اما هیچ کس مرا درک نمی کند." این صداقت نیست؛ صداقت درست مثل یک تکه الماس درخشنده است که درخشش آن تحت هیچ شرایطی از چشم ها پنهان نخواهد ماند و طبیعتاً ارزش آن در رفتار و برخورد دیگران در برابر شما نمایان خواهد شد.

مقوله های ناملموس

  • رضا انسان

محبت چیست

۱۹
شهریور

محبت چیست؟

وجود خود را وقف سایرین نمودن و در ازای آن توقع پاداش نداشتن.

چگونه می توان به این محبت دست یافت؟

توسط عنایت و فیض یک استاد روحانی

جلب عنایت استاد روحانی چگونه است؟

لطف و عنایت مرشد ارمغانی ارزان و ناچیز نیست. و آن زمانی میسر است که در انجام خدمت همیشه حاضر باشیم و از مورد خدمت واقع شدن اجتناب ورزیم.

برای کسب لطف و عنایت مرشد راه های زیر موجود است:

1-خیرخواهی دیگران حتی اگر به ضرر ما منجر گردد.

2-اجتناب از غیبت

3- صبر و شکیبایی

4- کوشش در نگران نشدن(کوشش در نگران نشدن تقریبا غیر ممکن است با این همه می توان به آن رسید)

5- بیشتر به نکات خوب و کمتر به نکات بد سایرین اندیشیدن.

دیگر چه چیز به کسب فیض می انجامد؟

به کلیه نکات فوق عمل نمودن.

عمل نمودن( یعنی اجرا کردن آن در زندگی روزمره یعنی آن را زندگی کنیم نه اینکه آن را بخوانیم و به دیگران بگوییم).

وقتی عیسی مسیح فرمود:" همسایه خود را دوست بدارید" منظور او عاشق همسایه شدن نبود. پیروی کامل از یکی از راه های فوق بقیه را به دنبال خواهد داشت.

محبت ورزیدن با عاشق شدن تفاوت دارد.

محبت نمودن مستلزم ایثار است در حالی که در عاشق شدن، ارضا،خواسته و آرزو نهفته است.

  • رضا انسان

ارزش آدم ها

۱۱
مرداد
آدمیان به لبخندی که بر لب مینشانند

 و به احساس خوبی که بر جا می نهند

 و به دردی که از یکدیگر میکاهند،

 می ارزند !!!

 و ما بودنشان را می خواهیم

 چون وجودشان زمین را زیباتر می کند...
  • رضا انسان

شجاعت

۱۰
مرداد

شجاعت در لغت به معنی قوت قلب داشتن به هنگام سختی است.شجاعت از بزرگترین کمالات نفسانی است، این حالت حد تعادل قوۀ غضبیه می‌باشد و حد افراط آن را تهور و بی‌باکی گویند و حد تفریط آن همان جبن و ترسویی است و آن روی­گردانیدن و ترس از چیزهایی است که نباید از آنها ترسید.

از نظر فلاسفه و حکما، شجاعت یکی از خصائل چهارگانۀ علم اخلاق است که عبارتند از حکمت، شجاعت، عدالت و عفت. ( این چهار خُلق، اصول اخلاق نام دارند.)
 
ترس معقول:

ترس یکی از پدیده‌های روحی و طبیعی و از نعمتهای بزرگ خداست چرا که اگر انسان از هیچ چیز خطرناکی نترسد به زودی زندگی خویش را از دست خواهد داد، این همان تهور و بی‌پروایی است و ترس مذموم آن است که انسان از عواملی که در خور ترسیدن نیست بترسد، هر خطر موهومی را جدی بگیرد و هر دشمن خیالی را مایۀ وحشت قرار دهد و از ورود در هر کاری به احتمال عدم موفقیت واهمه داشته باشد این ترس مایۀ عقب ماندگی و ناکامی است و مایۀ شکست و ذلت می‌باشد.
در این گونه موارد باید خطرات جدی را پیش‌بینی کرد و راه مقابله با آن را شناخت و احتمالات نسنجیده و نامعقول و احتمالاتی که همیشه و در همه حال وجود دارد نباید سد راه انسان شود، این روشن‌ترین تعریف برای مسأله شجاعت به عنوان یکی از صفات فضیله و ترس به عنوان یکی از صفات رذیله است.
حضرت علی (ع) می‌فرماید:

«بُزدلی و آزمندی و بخل، خوی های بدی هستند که از بد گمانی به خدای سبحان مایه می‌گیرند.»

با توجه به اینکه عالم محضر خداست و همه جا ذات پاک او حاضر و ناظر است مؤمنان باید بر خدای تعالی توکل کنند و با شجاعت و شهامت به سوی اهداف مقدس و مهم خویش پیش روند.
شجاعت از آثار ایمان است چرا که مؤمن با اتکا به قدرتی که مافوق همۀ قدرت‌هاست خود را در همۀ صحنه‌ها پیروز می‌ببیند افراد ضعیف الایمان با اتکا به قدرت خودشان که به هر حال شکست پذیر است، خویش را ناتوان مشاهده می‌کنند به همین دلیل ترس و وحشت در صحنه‌های مهم زندگی بر آنها چیره می‌شود.
  • رضا انسان

خدا به فرشته ها شعور داد بدون شهوت،

به حیوان ها شهوت داد بدون شعور،

و به انسان هر دو را ...

انسانی که شعورش بر شهوتش غلبه کند از فرشته ها بالاتر است،

و انسانی که شهوتش بر شعورش غلبه کند از حیوان پـست تر

  • رضا انسان