انسانیت

انسانیت

انسانیت

انسانیت

درباره انسانیت میخواهم بنویسم
هر آنچه که نیاز می بینم

از مرگ نترسید
از این بترسید که وقتی زنده اید
چیزی درون شما بمیرد به نام
"انسانیت"

آخرین مطالب
پیوندها

۷ مطلب در مهر ۱۳۹۳ ثبت شده است

از همان روزی که دست حضرت قابیل

گشت آلوده به خون حضرت هابیل

از همان روزی که فرزندان آدم

صدر پیغام آوران حضرت باری تعالی

زهر تلخ دشمنی در خونشان جوشید

آدمیت مرد

گرچه آدم زنده بود




از همان روزی که یوسف را برادر ها به چاه انداختند

از همان روزی که با شلاق و خون دیواره چین را ساختند

آدمیت مرده بود



بعد دنیا هی پر از آدم شد واین آسیاب گشت و گشت

قرن ها از مرگ آدم هم گذشت

ای دریغ ، آدمیت برنگشت




قرن ما

روزگار مرگ انسانیت است

سینه دنیا زخوبی ها تهی است

صحبت ازآزادگی پاکی مروت ابلهی است

صحبت از موسا و عیسا و محمد نابجاست

قرن موسی چنبه ها است




من که از پژمردن یک شاخه گل

از نگاه ساکت یک کودک بیمار

از فغان یک قناری در قفس

از غم یک مرد در زنجیر

حتی قاتلی بر دار

اشک در چشمان و بغضم در گلوست

وندرین ایام زهرم در پیاله زهر مارم در سبوست

مرگ او را از کجا باور کنم؟



صحبت از پژمردن یک برگ نیست

وای جنگل را بیابان می کنند

دست خون آلود را درپیش چشم خلق پنهان میکنند

هیچ حیوانی به حیوانی نمیدارد روا

آنچه این نامردمان یا جان انسان می کنند




صحبت از پژمردن یک برگ نیست

فرض کن مرگ قناری در قفس هم مرگ نیست

فرض کن یک شاخه گل هم در جهان هرگز نرست

فرض کن جنگل بیابان بود از روز نخست

در کویری سوت و کور

در میان مردمی با این مصیبتها صبور

صحبت از مرگ محبت مرگ عشق

گفتگو از مرگ انسانیت است

  • رضا انسان

تهمت زدن

۰۵
مهر

نام بیماری: بهتان

بهتان، تهمت، افترا، دروغ ، بهتان، واژه ای قرآنی و حدیثی با مفهوم اخلاقی است. این واژه از ماده «بهت» به معنای متحیّر ساختن و متحیر شدن، عاجز و ناتوان شدن و در لغت به معانیِ کذب، دروغ بستن و افترا زدن است. بهتان در اصطلاح قرآن، حدیث و اخلاق به دروغ نسبت دادن گناه یا خطا به دیگری است.1

پدیده زشت بهتان یا تهمت و افترا، علاوه بر اینکه یک صفت زشت اخلاقى است در زمره گناهان کـبـیـره نـیـز مـحـسوب مى شود. این گونه دروغ، زشت‏ ترین دروغ‏هاست و اگر بگوییم از بد ترین جنایتها بدتر است، چندان راه دورى نرفته ‏ایم، زیرا جنایت کار ، جان را مى ‏گیرد، ولى‏ مفترى، حیثیت و آبرو را مى‏گیرد و دامن بى گناهى را آلوده مى ‏سازد و بد نامش‏ مى کند، نزد مردمان شریف، مرگ از زندگى با ننگ برتر است.

آتش تهمت بیش از آنچه به دیگران ضرر رساند دامن صاحب خویش را مى سوزاند و هستى تهمت زنـنـده را نـشانه مى رود

اضافه بر این، بسیار اتفاق مى‏افتد که تهمت، بیچاره‏اى را در خطر قتل مى‏اندازد;پس تهمت داراى دو شومى مى‏باشد، حال آن که قتل یک شومى دارد.

تعریف بیماری

بهتان نزد دانشمندان اخلاق نسبت دادن رفتار یا گفتار یا حالتی زشت و ناپسند به کسی است که از آن زشتی، پاک و منزه است. روایات بسیاری وجود دارد که به بیان حقیقت این رفتار زشت پرداخته است؛ به عنوان مثال «بهتان‏ این است که درباره برادرت بگوئى چیزى که در او نیست.»2 ابوذر غفاری می گوید: از رسول خدا(ص) پرسیدم: اى رسول خدا غیبت چیست؟ فرمود: طورى برادرت را یاد کنى که خوش ندارد. عرض کردم: اى رسول خدا اگر آنچه می گویم در او باشد؟ فرمود: بدان همانا تو هر گاه او را یاد کنى به آنچه که در او هست پس او را غیبت کرده‏اى و اگر در او نباشد تهمت بسته‏اى.»3

امام صادق(ع) نیز می فرماید:

«... بهتان، این است که درباره برادر [مومن] خود، عیبی را که در او نیست، بگویی»4

 

در قرآن کریم آمده است:

«و کسی که «خطا» یا «گناهی» را مرتکب شود؛ سپس بی گناهی را متهم سازد، بار «بهتان» و «گناه» آشکاری را بر دوش گرفته است.»5

 

  • رضا انسان

این واژه ها رابه کرات شنیده اید چقدر مسخره ست ، چه شکلییه ؟ موها شو ببین چی پوشیده ،ببین موقع حرف زدن چه جوری دستهاشو تکون میده ،چقدر بی کلاسه هنوز اسم این مارک رو نشنیده ، چقدر چاقه ، چقدر لاغره، درازه، کوتاهه ، بلد نیست ، همه ش سه میکنه ، بی جنبه ست ، بی عرضه ست و…..

تمسخر چیست ؟ تمسخر حالتی منفی در ذهن است و موقعی ایجاد می‌شود که فرد موضوعی را که از نظر روانی برای او تنش ایجاد می کند در قالب کلماتی به شخص دیگر ابراز می نماید تا از حالت تنش خود بکاهد . در حقیقت تمسخر محرک آزار دهند برای فرد دارد .

چه کسانی تمسخر می کنند ؟ افرادی که دچار عقده حقارت شدید می شوند برای مبارزه علیه حقارت خود و همسان کردن خویش با فرد دیگر به تمسخر روی می آورند در حقیقت برای پنهان کردن عیب خود آن را به شخص دیگر فرافکنی می کنند یعنی عیب خود را به فرد دیگر نسبت می دهند .بعنوان مثال شخصی که خودش نمی تواند خوب رانندگی کند دائما از رانندگی دیگران ایراد می گیرد .این افراد کنترلی بر احساس خود ندارند و دچار ضعف روانی هستند .

رابطه سن و تمسخر : تمسخر یکی از خصایص دوران نوجوانی است .نوجوانان و جوانان بیشتر دست به تمسخر می زنند زیرا به اندازه کافی تجربه ندارند که بدانند دیگران ممکن است توانایی های داشته باشند که آن ها آگاه نیستند البته با فشار روانی حاکم بر دنیای کنونی روز به روز به تعداد افرادی که تمسخر می کنند افزوده می شود تا افراد به این طریق بتوانند خود را در زیر چتر دروغین تمسخر پنهان کنند در حقیقت تمسخر یکی از راه های دفاعی برای فرد است که نداشته های خود را به دیگران فرا فکند .

اثرات تمسخر : تمسخرکردن نوعی پرخاشگری است که به رابطه لطمه می زند و فرد را منفور کرده و منزوی می گرداند و منزوی شدن باعث می شود فرد احساس کمبود بیشتری کرده و به علت تنفر از رابطه اجتماعی کمرنگ شده سعی می کند افراد بیشتری را تمسخر نماید و یک دور باطل از تمسخر و رانده شدن از اجتماع پیش می آید .

چه کسانی بیشتر مورد تمسخر قرار می گیرند ؟ دو دسته افراد مورد تمسخر هستند، دسته اول به علت اینکه ساده هستند و از خود دفاع نمی کنند به دیگری اجازه می دهند که آن ها را به تمسخر بگیرند. که نمونه آن هارا در فیلم های کمدی شاهد هستیم ، مخصوصا فیلم اخراجی ها که با به تصویر کشیدن سادگی افراد و نشان دادن اینکه گروه مورد تمسخر دارای چه ویژگی های انسانی بودند که از نظر ها دور مانده بود .دسته دوم : افراد مهم و مشهور اغلب مورد تمسخر هستند زیرا زندگی و کل کارهای این افراد دائمازیر ذره بین ارزیابی است ، مثلا ورزشکاران حتی اگر سابقه درخشان ورزشی طولانی را کسب کنند با کوچک ترین اشتباه سرزبان می افتند .

چگونه از تمسخر دور بمانیم ؟

  • رضا انسان

آشتی کردن

۰۳
مهر

با وجود اینکه ما یکدیگر را دوست داریم اما باز هم شرایطی پیش می‌آید که نمی‌توانیم جلوی دعوا و نزاع را بگیریم و با یکدیگر دعوا نکنیم حتی با افرادی که آنها را خیلی دوست داریم و برایمان خیلی عزیز هستند، و ناگزیر به دعوا روی می‌آوریم. بالاخره روزهایی پیش می‌آید که نه فقط با همسرمان بلکه با عزیزترین و یا بهترین دوست و یا همکار مان نزاعی می‌کنیم و همه این مسائل باعث می‌شود که شاید ما چند روز از این افراد دوری کنیم. دعواها و نزاع‌ها یک جنبه‌ی مهم دیگر هم دارد و آن این است که، این دعوا و نزاع‌ها، انسان را می‌سازد فقط به شرط این که از این دعواها درس یاد بگیریم و دوباره این اعمال را تکرار نکنیم و اگر دوباره با هم چین با مشکلی روبرو شدیم بدانیم چگونه بدون اینکه دعوایی داشته باشیم مسئله را با گفتگو حل کنیم!

 برای اولین مرحله این موضوع یعنی دعوا را از دو جنبه مورد بررسی قرار می‌دهیم:

مسلما اگر در زمان بحث، دعوا شدت و تندی زیادی نداشته باشد و به آرامی دعوا کنیم و صبر بیشتری به خرج دهیم. آشتی کردن و برقراری دوباره ارتباط راهی ساده‌تر خواهد بود. اما در جنبه‌ی دوم اگر دعوا شدت بیشتری داشته باشد و به یکدیگر ناسزا بگویم و یا در حین دعوای حتی یکدیگر را بزنیم، این رابطه را به سختی می‌توانیم برقرار کنیم و یا حتی زمانی که این رابطه برقرار شد، دیگر آن صمیمت سابق را ندارد و مثل چینی ترک خورده‌ای می‌باشد که با یک ضربه کوچک برای همیشه می‌شکند و فنا می‌شود... همیشه این موضوع را به هنگام دعوا بخاطر داشته باشید تا حدی جلو بروید که جایی برای بازگشت داشته باشید و به قول ما ایرانی‌ها همه‌ی پل‌های پشت سر خود را خراب نکنید که دیگر راهی برای بازگشت نداشته باشید.

اگر هر کسی نقش خود را به درستی انجام دهد و مسئول کارهایی که انجام می‌دهد باشد ، در اینصورت کشش انسان‌ها به یکدیگر بیشتر می‌شود و در وحله‌ی اول از دعوا باید جلوگیری کرد و هر کس نقش خود را ایفا کند تا تقصیر و اشتباه خود را به گردن دیگری نیندازیم، چون معمولا همه‌ی ما ،انسان‌ها از اینکه اشتباه خود را بپذیریم واهمه داریم و عادت کرده‌ایم که فرار کنیم و چه طور و چگونه باید فرار کرد؟ راهش را این گونه ارزیابی می‌کنیم که باید آن را به گردن دیگری بیاندازیم.

اولین گام برای آشتی کردن این است که بپذیریم همه‌ی انسان‌ها نظرات مختلفی نسبت به یکدیگر دارند و مسلما ما و شخصی که با او نزاع داشته‌ایم نیز دارای ایده‌ها و عقاید متفاوتی هستیم و اولین گام این است که این موضوع را بپذیریم و نظرات یکدیگر را حتی متفاوت قبول کنیم و برای صحبت‌های یکدیگر ارزش قائل شویم. و مهم تر‌از اینکه بعد از دعوا به دنبال انتقام جویی نباشیم وبه دنبال ایننباشیم که بعد از دعوا با صحبت‌های و یا رفتارمان دیگری را تحقیر کنیم و یا اینکه قصد آزار او را داشته باشیم به جای این کارها به تفاهم برسید و با یکدیگر سازش کنید. حالا چند دلیل را با هم بررسی می‌کنیم تا به جوابی برسیم تا بتوانیم از این ماجراها جلوگیری کنیم:

 

  • رضا انسان

قهر کردن

۰۳
مهر

گاهی وقت‌ها دست خودت نیست؛ بدون اینکه بخواهی قهر میکنی، بدون اینکه فکر کنی قهر می‌کنی، اگر چیزی دلخواهت نباشد قهر می‌کنی و این قدر این کار را ادامه می‌دهی تا درونت آرام شود. حالا فرقی نمی‌کند به آن چیزی که می‌خواستی رسیده باشی یا نهمهم این است که یک جوری مخالفت خود را اعلام کنی. قهر طبیعی است اما به شرطی که در حد طبیعی و منطقی باشد، نه مثل تو که این روزها مرزها را برداشته‌ای و سر هر مساله کوچکی قهر می‌کنی. به قهر معتاد شده‌ای، کلافه‌ات کرده، هیچ جوری هم دست از سرت بر نمی‌دارد. شاید تو هم از سر او دست بر نمی‌داری؛‌ نه؟!


یکی از نشانه‌های تنبیه، قهر است که افراد در مقابل رفتارهای دیگران به صورت یکی از شکل‌های دیداری (ارتباط نداشتن)، چشمی، کلامی (قطع کلام)‌ بروز می‌دهند که می‌تواند ریشه در زندگی بدوی یا اولیه افراد داشته باشد.

از دیدگاه پرویز رزاقی، روان شناس،‌ قهر از واکنش‌های طبیعی انسان است که به صورت سرشتی، ژنتیکی یا محیطی به افراد منتقل می‌شود تا جایی که افراد در موقعیت‌های کسان به شکل‌های گوناگون قهر می‌کنند. کودک، زن یا مرد تفاوتی نمی‌کند، همه این افراد در موقعیت‌هایی که با ناکامی مواجه می‌شوند یا به نیازهای مطلوب خود دست پیدا نمی‌کنند، ‌برای ادای حق و … به درجات متعددی متوسل به قهر می‌شوند. بنا به گفته‌های دکتر رزاقی قهر در روابطی که افراد انتظارات بیشتری از هم دارند و در تعاملات بیشتر هستند به مراتب،بیشتر رخ می‌دهد. کنش‌ها و واکنش‌ها، خوسته یا ناخواسته، افراد را به سمت قهر سوق می‌دهد.


قهر استرس زا است:
  • رضا انسان

آیا تا کنون فکر کرده اید که چه کاری اخلاقی است و چه کاری اخلاقی نیست؟ وقتی این عبارت را می شنوید که : «فلانی از اخلاق خوبی برخوردار است» و یا «فلان شخص، بداخلاق است»، چه مفهومی در ذهن شما نقش می بندد؟

اگر از شما بپرسند که «خوش اخلاقی چیست؟»چه پاسخی می دهید؟ حتما خواهید گفت کسی که همواره لبخند می زند و چهره عبوس و گرفته ندارد و از روابط عمومی خوبی برخوردار است ، فرد خوش اخلاقی است. ولی همه سخن در این است که شاید این فرد برای دستیابی به منافع خودش چنین برخوردی دارد؟ اگر چنین است ، در واقع ، او شما را گول می زند و می خواهد از زودباوری شما سوء استفاده کند. در این صورت ، آدم متقبّلی است. پس چگونه می توان او را فردی «خوب» و «اخلاقی» دانست؟

احتمالاً وقتی برای خرید به بازار رفته اید، با فروشندگانی برخورد کرده اید که با لبخند و خوش رویی ، مشتریان را تحت تأثیر قرار داده و توانسته اند جنس خودشان را بفروشند. آیا در ذهنتان این پرسش نقش نبسته است که فروشنده ، لبخند و خوش رویی را ابزاری برای فروش کالا و جذب مشتری قرار داده است؟ اگر چنین است ، چگونه می توانیم بین یک خوش اخلاق واقعی و خوش اخلاقی که از این ویژگی به عنوان ابزار استفاده می کند ، فرق بگذاریم؟ آیا نتیجه چنین تردید و دودلی در برخورد با افراد خوش اخلاق ، نوعی بدگمانی در ما ایجاد نمی کند؟ پس از این ، به چه کسی اطمینان خواهیم داشت؟ و اگر بدگمانی و عدم اطمینان وجودمان را پر کند ، چگونه می توانیم در جامعه خودمان زندگی کنیم؟

معیار خوب و بد

  • رضا انسان

انسان ها به همان اندازه که نیازمند دوستان و راه ها و ملاک هایی برای شناخت دوست هستند، به همان اندازه نیز نیازمند راه های شناسایی دشمن و ملاک هایی برای شناخت آنان می باشند، زیرا چنان که قرآن بیان می دارد شناسایی دشمنان و آماده سازی برای مقابله با آنان امری بسیار ضروری ولازم است؛ در ضمن هدایت و مصونیت از انحراف در زندگی و دست یابی به کمالات و خوشبختی دنیوی و اخروی نقش و جایگاه مهم و اساسی دارد.

داشتن ملاک ها و معیارهایی برای شناسایی دشمن از دوست از آن جا لازم است که بسیاری از دشمنان برای دست یابی به اهداف خود رفتاری را در پیش می گیرند که امکان شناسایی شان را بسیار کم و محدود می سازد.

نویسنده باتوجه به اهمیت مسئله دشمن شناسی در همه امور و ابعاد زندگی با مراجعه به آموزه های قرآنی تلاش کرده تا مهم ترین و اساسی ترین ملاک ها و معیارهای شناسایی دشمن را معرفی کند. با هم مطلب را از نظر می گذرانیم.

● تحلیلی از دشمن و دشمنی

دشمنی در مقابل دوستی و محبت قرار دارد و در اصل به معنای بیزاری، نفرت، عداوت، کراهت و خصومت است (فرهنگ فارس، ج۲، ص ۱۵۳۸)

البته از همین واژگان که برای تعریف و شناسایی مفهوم دشمنی استفاده شده، می توان نوعی تفاوت و مراتب دشمنی را نیز به دست آورد؛ زیرا کراهت و نفرت، درجه و مرتبه ای از دشمنی را بیان می دارد ولی عداوت و یا خصومت مرتبه ای بالاتر را به نمایش می گذارد. به عنوان نمونه خصومت به آن دشمنی گفته می شود که دشمن با همه شدت تلاش می کند تا به جنگ و تنازع با دیگری بپردازد در حالی که به بطلان خود و حقانیت دیگری آگاه است. از این رو، خصم، کسی است که با آشکار بودن حق در نزد او به جنگ دیگری می رود.

رفتارهایی که یک دشمن انجام می دهد در سطوح مختلف و گوناگونی است و درجه آن از نظر دشمنی متفاوت می باشد. آزار و اذیت رسانی در صورت سلطه بر دیگری (ممتحنه، آیه۲) تحقیر و توهین به مردم در هنگام سلطه و چیرگی (همان) (تعدی و تجاوز به حقوق آنان (مائده آیه ۲) جدال و درگیری کلامی (زخرف آیات ۵۷ و ۵۸) فریبکاری و نیرنگ (اعراف آیه ۲۲ و طه آیات ۱۱۷ تا ۱۲۱) مکر و حیله (یوسف آیه ۵) و جنگ ویرانگر (آل عمران آیه ۱۰۳) نمونه هایی از رفتار دشمنان است که در این آیات به آنها اشاره شده است.

خداوند در آیات ۴۳ و ۴۵ سوره نساء به این نکته توجه می دهد که انسان ها به علل و اسباب درونی و بیرونی ناتوان از شناخت دشمنان و دارای محدودیت آگاهی نسبت به آنان هستند. این مسئله موجب می شود که به سادگی نتوان همه دشمنان را شناخت؛ زیرا برخی از دشمنان از راه مکر و فریب و نیرنگ و از راه دوستی وارد می شوند که امکان شناسایی آنان را کاهش می دهد و موقعیت شخص را در خطر می افکند.

آیه ۸ سوره توبه تبیین می کند که برخی از دشمنان با پنهان کردن دشمنی و کینه خود نسبت به دیگری، موجب می شوند تا انسان از شناسایی دشمن باز ماند و در دام فریب و نیرنگ آنان قرار گیرد و نتواند دشمن و کینه های آتش افروزش را ببیند.

فریب و نیرنگ دشمنان و محدودیت آگاهی و شناخت نسبت به کسانی که مکنونات قلبی خود را پنهان می کنند و رفتاری دیگر نشان می دهند که به ظاهر دوستانه است، موجب می شود که مسئله دشمن شناسی و ملاک ها و معیارهای شناخت آنان، از اهمیت و ارزش بالایی برخوردار شود.

خداوند در آیاتی چند به این نکته توجه می دهد که محدودیت انسان ها از جمله محدودیت از آگاهی نسبت به قلب ها و دل های دیگران، موجب می شود تا نیازمند اموری دیگر شوند و بتواند به شناسایی دشمنان بپردازند. از این رو، لازم است که برای شناخت دشمنان به خداوندی که آفریدگار و پروردگار بشر است مراجعه شود؛ زیرا خداوند به همه خصوصیات و ویژگی های انسان، آگاه و داناست و می تواند ملاک ها و معیارهایی را ارائه دهد که انسان بتواند با آن دشمنان را بشناسد.

این جاست که ضرورت توجه به وحی برای شناسایی و شناخت دشمنان اهمیت می یابد (نساء آیه ۴۵ و انفال آیه ۶۰) زیرا خداوند در آیات قرآنی و وحیانی، روش هایی را برای شناخت دشمن ارایه کرده است (آل عمران آیه ۱۱۸ و نساء آیه ۴۵)

البته خداوند در نهاد آدمی عقلی را قرار داده که خود یکی از ابزارهای مهم شناسایی دوست از دشمن است. انسان ها با بهره گیری از این ابزار ارزشمند می توانند دشمنان خویش را شناسایی و با توطئه های آنان مقابله کنند (آل عمران آیه ۱۱۸) بنابراین به دلایلی چون نهان بودن کینه و نفرت دشمنان و حیله و فریبکاری آنان، لازم است که انسان با بهره گیری از خرد و اندیشه ورزی، به شناسایی دشمنان بپردازد و همواره بیداری و هوشیاری خود را حفظ کند. (توبه آیه ۸) زیرا دشمنان از جایی که انسان نمی داند و یا احتمال هجوم و یورش نمی دهد مورد تجاوز و حمله قرار می گیرد.

خداوند همواره تأکید می کند که شناخت دشمن عاملی مهم برای مصونیت یابی از توطئه های آنان (آل عمران آیه ۱۱۸) است و عدم بهره گیری از ابزارهای درونی چون تعقل و اندیشه، یا آموزه های وحیانی می تواند موجب سلطه و چیرگی دشمنان شده و آدمی را از مسیر حرکت به سوی کمال و خوشبختی باز دارد.

● معیارهای دشمن شناسی

  • رضا انسان